بی مسئولیتی مدیران نسبت به بی مسئولیتی کارمندان شکل‌های پیچیده‌تر  یا پنهان‌تری دارد.

دنیای مدیریت با دنیای کارمندی کاملا متفاوت است. کسی که وارد فضا و رده ی مدیریت می شود، دیگر نباید مانند یک کارمند فکر و کار کند.
متاسفانه مدیران بی مسئولیت بسیاری را می بینم که با اینکه در رده های بالای مدیریت مشغول هستند ولی کاملا سبک کاری یک کارمند ساده را دارند.

آن‌ها صبح را به شب می رسانند که فقط ساعت کار خود را پر کنند.

آن‌ها هیچگاه دغدغه‌های یک سهامدار و کارآفرین را ندارند.

این افراد گمان می کنند مانند یک کارمند جزء برای دریافت حقوق در شرکت حضور دارند. 

گاهی به این افراد، مدیر کارمند یا حتی مدیر عامل کارمند نیز می‌گویند.

این پدیده شکل آزار دهنده‌ای از بی مسئولیتی مدیران است.

مدیران عزیزی که مشغول کارمندی هستید، باید توجه داشته باشید که اگر یک کارمند خطایی بکند یا کم کاری کند و … آسیبش به یک بخش کوچکی از کار وارد می‌شود.

به قول معروف اگر آتش هم باشند فقط جای خودشان را می سوزانند. اما جایگاه شما به عنوان مدیر چه؟

(برای مطالعه‌ی جنبه‌ی دیگری از هرینه‌های اشتباهات مدیریتی این مقاله را مطالعه فرمایید:

هزینه تصمیمات غلط مدیران هزاران برابر حقوق های نجومی)

آسیب‌های بی مسئولیتی مدیران از نوع مدیر کارمند بودن

آیا کم کاریها و گذران زمان بدون توجه به اثرات رفتارهای مدیران بی مسئولیت به اندازه یک کارمند معمولی آسیب می زند؟

قطعا اینطور نیست.

شما قرار است یک تیم، دپارتمان و یا یک سازمان را هدایت و راهبری کنید.

کم کاریها و خطاهای شما به وسعت و گستردگی تیم، دپارتمان و یا سازمانی که شما در راس آن قرار دارید تاثیر گذار و آسیب زننده است.

مدیریت، جایگاه کارمندی نیست.

مدیریت یعنی مسئولیت، یعنی دغدغه، یعنی نگرانی برای بهره وری یعنی ارتقا و گسترش زیر مجموعه.

مدیریت یعنی نگرانی برای نگرانی های کارکنان ، یعنی نگرانی برای انگیزه تیم، یعنی دل نگرانی و دغدغه کسب نتیجه، یعنی بهبود مستمر و هر روزه، یعنی رشد تیم و سازمان و …

فقدان هر یک از موارد فوق به معنای بی مسئولیتی مدیران خواهد بود.

جایگاه مدیریت هیچ ارتباطی به سهامدار بودن ندارد.

نادیده گرفتن نکته‌ی فوق جزو موارد بی مسئولیتی مدیران است.

کسی که مدیر می شود باید موتور محرک باشد نه باری بر دوش تیم و سازمان.

من واقعا ناراحت می شوم وقتی می بینم عزیزانی در پست مدیریت قرار گرفته اند. اما هیچ دغدغه ای از جنس دغدغه های مدیران ندارند.

نهایت دغدغه‌‌ی آن‌ها اضافه کاری‌شان است و امثالهم…

دغدغه هایی از جنس کارمندان جزء.