در گذشته کلیسا، پس از مرگ برخی افراد، آنها را به عنوان قدیس اعلام می‌کرد. در آن زمان این سوال مطرح بود که آیا این فرد واقعا قدیس هست و شایسته ی این مقام هست یا خیر؟
برای رفع این نگرانی و دغدعه و کاهش خطا در انتخاب قدیس، جایگاهی به نام
وکیل مدافع شیطان تعریف شد.
کسی که در این نقش قرار میگرفت باید به نمایندگی از شیطان سعی میکرد اثبات کند که اتفاقا فرد مورد نظر در خدمت شیطان و خدمتگزار شیطان بوده است.
در واقع آنها میخواستند بدین وسیله نواقص و ایرادات فرد فوت شده را نیز ببینند و در انتخاب قدیس دچار اشتباه و خطا نشوند.
اکنون از این اصطلاح برای حضور فردی در جلسات گروهی استفاده می کنند که اتفاقا بسیار هم تاثیرگذار است.